خبری تحلیلی سایتک

۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد: چاپ بیانیه و عکس سران فتنه، مساوی است با توقیف و لغو امتیاز!

مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت احمدی نژاد – که دولت خود را انتقادپذیرترین دولت می‌داند و ایران را آزادترین کشور دنیا می‌خواند – گفت: مطبوعاتی که در جریان حوادث پس از انتخابات حتی به یک خط در مورد وقایع ۹ دی‌ماه، روز قدس و سایر اصول نظام نپرداختند، انتظار حمایت و یا دریافت یارانه مطبوعات را نداشته باشند!
به گزارش ایرنا، سید احسان قاضی‌زاده عصر شنبه در نشستی با مدیر مسئولان نشریات و مدیران خبرگزاری‌های استان کرمان افزود: نشریاتی که هنوز پس از جریان فتنه به انتشار بیانیه و عکس سران فتنه می‌پردازند، بر اساس قانون مطبوعات پس از تذکر و در صورت تداوم توقیف و لغو امتیاز نیز خواهند شد.
وی تاکید کرد: بعضی‌ها به‌جای اینکه در فضای باز کار کنند، تنها به یک موضوع ویژه می‌پردازند.
قاضی‌زاده گفت‌: در همین راستا نشریاتی در برخی استان‌های کشور در جریانات یک‌سال گذشته به دلیل توهین به اصول نظام و اهانت‌ها به جایگاه مراجع و ولایت‌فقیه لغو مجوز شدند.
مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: از طرفی ما حمایت از مطبوعات را به صورت عام در نظر داریم و همه نشریات با طیف‌های سیاسی مختلف یارانه مطبوعات دریافت می‌کنند.
وی افزود: معیار برای ما رسالت مطبوعاتی است، اما نشریات باید بدانند که حمایت و نظارت ما در مطبوعات لازم و ملزوم یکدیگرند.
قاضی‌زاده اظهار داشت: مطبوعات باید با درک حرف‌های مردم، مطالب مورد نظر آنها را بنویسند تا ضریب نفوذ مطبوعات در خانواده‌ها افزایش یابد.
وی افزود : بالا بردن کیفیت مطالب نشریات و توزیع مناسب و قوی آنها در تمامی شهرستان‌های یک استان به توسعه نشریات محلی کمک خواهد کرد.
قاضی‌زاده گفت‌: در ابتدای دولت نهم تنها حدود ۵ استان نشریه محلی داشتند، اما در حال حاضر ۲۴ استان از فعالیت نشریات محلی برخوردارند.
وی خواستار راه‌اندازی خانه مطبوعات کرمان ظرف ۳ ماه آینده و همچنین بررسی لازم برای کسب مجوز راه‌اندازی دانشکده خبر مطابق با شرایط موجود مطبوعات استان از سوی مدیر‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان شد.
قاضی‌زاده در ادامه به مباحث طرح شده درباره نحوه پرداخت یارانه مطبوعات گفت: یارانه مطبوعات نوعی کمک به مطبوعات است و قرار نیست برای همیشه ثبات و بقا داشته باشد.
مدیر کل مطبوعات داخلی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: اعطای وام، سهام عدالت، کارت خبرنگاری و هدیه رییس‌جمهوری تنها به خبرنگاران با داشتن سابقه و دانش خبرنگاری صورت خواهد گرفت

پیش شماره دهم کلمه:رسانه شمایید فریاد زندانیان را به گوش مردم برسانید

سیاری از مخاطبان نظرشان بر این بود که نامه های زندانیان سیاسی و شرح مصایبی که بر آنان رفته است نقش مهمی در آگاهی مردم از واقعیت ها دارد. شماره امروز کلمه اگر چه ظرفیت شرح انبوهی از مظالم رفته بر زندانیان را ندارد اما تا همین حد نیز بسیاری از مردم شریفمان از آن اطلاع ندارند. شما همراهان سبز هم عضو تحریریه کلمه هستید و هم عضوی از شبکه عظیم توزیع آن. فرزندان انقلاب ماههاست که در اسارت نا اهلان و نامحرمان گرفتارند با انتشار و توزیع این نشریه صدای مظلومیت آنان را به گوش مردم برسانید. مردم رسانه رسمی ندارند. رسانه شمایید:

براي دریافت فايل pdf روي تصوير زير كليك كنيدپی دی اف (278 کیلو بایت)

لينك كمكي دانلود مستقيم pdf: "اينجا"
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري jpg: "اينجا" حجم 592 كيلوبايت

دست‌نوشته‌های شکوری‌راد پیش از بازداشت: سکوت نکنید


این عضو جبهه مشارکت در یادداشت خود آورده است: به عضویت‌ام در جبهه مشارکت افتخار می کنم و دوستانم را در این جبهه از صادق ترین و وفادارترین افراد نسبت به اسلام، انقلاب و امام می دانم و هرگز از آنها سوء نیتی یا حرکتی ندیده ام که خلاف مصالح ملی و امنیت کشور باشد . به مواضع حزب پای بندم و از آنها دفاع می کنم.اختلاف نظری جزئی همواره وجود داشته است اما هرگز بحدی نبوده است که بخواهم از آنها تبری کنم.
بسمه تعالی

اگر مرا بازداشت کردند خانواده و دوستان و آشنایان بدانند:

1- هیچ جرمی مرتکب نشده ام که دلیل بازداشتم باشد و لذا بازداشت خود را غیر قانونی می دانم و با بازداشت کنندگان هیچگونه همکاری نخواهم کرد و بازجویی پس نخواهم داد.

2- به بازجویانم اعتماد نخواهم کرد و هیچ قرار و مداری با آنها نخواهم گذاشت. اگر در این مورد از من چیزی نقل شد صحت نخواهد داشت و حتی اگر خودم از زندان تماس بگیرم و چیزی بگویم که حکایت از توافق و تفاهم با بازجویانم باشد و درخواستی بکنم که حکایت از چنین چیزی بکند، به آن اعتنا نکنید.

3- اعتقادات، نظرات و مواضع من همان‌هایی است که تا کنون گفته ام و یا نوشته ام و در وبلاگ من موجود است، به آنها پای بندم و از آنها دفاع می کنم.

4- به عضویتم در جبهه مشارکت افتخار می کنم و دوستانم را در این جبهه از صادق ترین و وفادارترین افراد نسبت به اسلام، انقلاب و امام می دانم و هرگز از آنها سوء نیتی یا حرکتی ندیده ام که خلاف مصالح ملی و امنیت کشور باشد. به مواضع حزب پای بندم و از آنها دفاع می کنم . اختلاف نظری جزئی همواره وجود داشته است اما هرگز به حدی نبوده است که بخواهم از آنها تبری کنم .

5- هرگز بدخواه کسی نبوده ام و هرچه گفته ام و هرچه کرده ام در جهت اصلاح بوده است و به همین دلیل از گفته یا اقدامی پشیمان نیستم و خود را بدون لغزش و خطا نمی دانم ولی هیچکدام در حدی نبوده است که بخواهم جز پیش خدا توبه و انابه کنم.
بدیهی است آنها که مرا بازداشت می کنند اهدافی را دنبال می کنند که با مقاومت من و خانواده ام به انها نخواهند رسید. بنابراین پیش بینی فشار بر خود و خانواده ام را می کنم . امیدوارم خداوند به من و خانواده ام بخصوص مادرم و همسرم و فرزندانم توفیق صبر و مقاومت عنایت بفرماید که از این آزمون سربلند بیرون بیائیم . تقاضایم از خانواده ام و بستگانم این است که صبور و مقاوم باشید و از هیچ اقدامی در حمایت از من که ممکن است دستم از دادخواهی کوتاه شده باشد فرو گذار نکنند . قانون در این کشور فرصت زیادی در اختیار شهروندان قرار می دهد که حق خود را پیگیری کنند . این متولیان امور هستند که تن به قانون نمی دهند . از هر فرصت قانونی استفاده کنید و خود را اسیر قرار و ندار با این و آن نکنید . به توجیه کسانی که شما را به سکوت و انتظار دعوت می کنند گوش فرا ندهید . اگر کسی می تواند قدمی بردارد و کار خیری انجام دهد بدهد سپاسگزار خواهم بود اما صلاح نمی دانم به وعده ها خودتان را دلخوش کنید . لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم.
از همکارانم در بیمارستان می خواهم جای خالی مرا پر کنند، مبادا کار رسیدگی به بیماران و یا اموزش دستیاران با اخلال مواجه شود.

من به ایمان و صداقت رهبران جنبش سبزایمان و اعتقاد دارم . در مهندس موسوی اخلاص می بینم که مرا از هرگونه تردید در مسیری که برگزیده ام باز می دارد . در او جز خیرخواهی برای ملت ، کشور و مسئولان آن ندیده ام . دست خدا را با او می بینم و و به پیروزی این راه باور دارم . خداوند انشاالله با فضل و کرم خویش ما را یاری خواهد کرد و پس از این دوران سخت فردای روشنی را به این ملت عنایت هواهد فرمود. الیس الصبح بقریب .

علی شکوری راد
 

معاون اجتماعی نیروی انتظامی: ماهواره مانند موادمخدر خطرناک است!

معاون اجتماعی نیروی انتظامی گفت: ماهواره مانند موادمخدر جرم به شمار می‌ر‌ود، مواد مخدر سلامت روحی و جسمی افراد را به خطر می‌اندازد و ماهواره سبب ابتذال، بی‌بند و باری و فروپایشی کانون خانواده‌ها می‌شود پس هر دو به یک میزان خطرناک هستند.
به گزارش ایسنا، سردار بهمن کارگر در نشستی خبری اظهار کرد: بزرگ‌ترین معضلات اجتماعی به خطرافتادن بنیان خانواده، اعتیاد، طلاق و فضای مجازی است که باید به عنوان یک تیغ دولبه این را در نظر داشت، اگر استفاده درستی از فضای مجازی نشود، تهدیدی برای جامعه به‌شمار می‌رود باتوجه به اینکه استان کرمان یکی از پهناورترین استان‌ها در کشور است، اهمیت بسیاری برای نیروی انتظامی و ایجاد امنیت دارد.
وی افزود: اگر اقدامات جدی برای ازدواج جوانان انجام نشود خود سبب آسیب‌های جدی در سطح جامعه خواهد شد، خانواده‌ها باید به این مسأله توجه لازم را داشته باشند، برای رفع این آسیب‌ها و پیگیری توجه به سه نهاد محله، مدرسه و مسجد ضروری است، خانواده‌ها متأثر از این سه نهاد هستند در این راستا با آموزش و پرورش، مسئولان امور مذهبی و مساجد و حوزه‌های علمیه توافق‌نامه‌هایی بسته شده است.
معاون اجتماعی ناجا تصریح کرد: نیروی انتظامی از کلانتری عبور کرده و به دنبال ایجاد ایستگاه‌های محلی است، در این زمینه ایستگاه‌های محلی قابل توجهی احداث شده است که به دنبال گسترش آن در تمامی استان‌ها نیز هستیم.
کارگر اظهار کرد: رویکرد پلیس بر پیشگیری اجتماعی و مشارکت مردمی است، اعتقاد ما بر این است که هرچقدر در آموزش همگانی توفیق داشته باشیم در برنامه‌های‌مان به موفقیت‌های بیشتری خواهیم رسید.
معاون اجتماعی ناجا در مورد اتباع بیگانه گفت: در برنامه ساماندهی افاغنه، طبق قوانین برخورد می‌کنیم و به دنبال اجرای مصوبات نیز هستیم، البته مسأله افاغنه و مهاجران خارجی فقط مربوط به نیروی انتظامی نیست، بلکه این مسأله عزم جمعی وملی را می‌طلبد.
وی گفت: در بحث مبارزه با موادمخدر نیز حمایت و عزم ملی را به جد نیاز دارد، همچنین تولید امنیت عزم جمعی را نیازمند است، زیرا تولید امنیت در حیطه وظایف نیروی انتظامی نیست اما در این مقوله و پیشبرد آن مشارکت دارد.
کارگر افزود: نیروی انتظامی در شناسایی فرق مختلف فعال و مسلط است و درمقابل فعالیت‌های انحرافی آنان مبارزه می‌کند، همچنین در راستای ارتقای امنیت اجتماعی به ویژه در استان کرمان، به شدت قوانین اجرا می‌شوند.
معاون اجتماعی ناجا در رابطه با موضوع حاشیه‌نشینی تصریح کرد: حاشیه‌نشینی مقصد است، باید مبدأ و علل حاشیه‌نشینی را دنبال کرد، در شهر کرمان یکی از مهم‌ترین علت‌های حاشیه‌نشینی خشک‌سالی‌های پی‌در‌پی است که سالیان سال اتفاق افتاده است.
وی گفت: در جلسات متعددی که در وزارت کشور با وزارت مسکن و شهرسازی در رابطه با حاشیه‌نشینی داشتیم، راه‌حل‌های مناسبی مبنی بر طرح مهاجرت معکوس، رسیدگی به روستاها به لحاظ امکانات فرهنگی، رفاهی و … در قالب تفاهم‌نامه با وزارت مسکن ارایه شده است، البته باید کمک کرد افراد حاشیه‌نشین مشکلاتشان برطرف شود چراکه آنها انسان‌های متدین و شریفی هستند و با آنها باید همانند انسان‌های شهرنشین به لحاظ برخورداری از امکانات شهری رفتار شود، بیشترین آمار ورودی به جبهه و شهید را همین قشر حاشیه‌نشین در دوران دفاع مقدس داشته‌اند.
کارگر اظهار کرد: سال گذشته نیروی انتظامی پیشرفت‌های زیادی را در زمینه ورود به تجهیزات مختلف داشته است، الحمدلله با توجه به محدودیت‌های بودجه‌ای نیروی انتظامی تجهیزات آن خوب بوده است البته نیاز به تقویت بیشتری دارد.
معاون اجتماعی ناجا بیان کرد: نیروی انتظامی در رابطه با طرح حجاب و عفاف که وظیفه و مسوولیت اجرایی آن در این حوزه پنج درصد است به نحو احسنت انجام خدمت کرده، ۹۵ درصد اجرای قانون طرح اجرای حجاب و عفاف مربوط به سایر دستگاه‌های مرتبط با این مسأله است که اگر آنها در این زمینه خود را در به قابلیت نیروی انتظامی برسانند به وظیفه خود عمل کرده‌اند.
وی با تاکید بر اینکه خرید و فروش ماهواره ممنوع است، گفت: نیروی انتظامی در صورت مشاهده به شدت برخورد خواهد کرد، چرا که ماهواره همانند مواد مخدر عمل می‌کند.
کارگر در پایان خاطر نشان کرد: ماهواره نمونه بارز جنگ نرم است، در استان کرمان چهار هزار و ۵۵۶ عدد انواع تجهیزات ماهواره جمع‌آوری شده است، اگر خانواده‌ها موادمخدر را به لحاظ آسیب‌ها محکوم کرده و جرم بدانند ماهواره هم جرم است، ماهواره‌ها شیرازه خانواده را از درون سست می‌کنند و کانون خانواده را متزلزل خواهند کرد، همچنین در امر مبارزه با ماهواره خانواده‌ها باید بیشترین کمک را انجام دهند.

۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

آیت الله یوسف صانعی: اسلام می‌گوید همه‌جا باید علیه ظلم و ظالمان فریاد زد

اساس حکومت اسلامی باید صدق و راستی باشد، اما امروز متاسفانه دروغ گفتن رایج شده است
آیت الله یوسف صانعی در دیدار با تعدادی از دانشجویان دانشگاه های تهران، با بیان اینکه بیان ظلم ظالمین و انتقاد از آنان غیبت محسوب نمی شود، گفت: “انتقادی غیبت محسوب می شود که برای اغراض شخصیه باشد، اما اگر کسی با عمل و کلامش دارد آبروی اسلام و کشور را می برد، این جا انتقاد کردن غیبت محسوب نمی شود و حرام نیست.”
به گزارش کلمه، این مرجع تقلید با اشاره به ضرورت آزادی بیان و عقیده و فواید آن برای جامعه، گفت: “در بیان علما در تفسیر آیه شریفه «لاَ یحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ» اختلاف است که دایره فریادکردن ظلم ظالم و دفاع از مظلومیت ستم دیده تا کجاست. آیا جواز این فریادزدن عمومی است یا فقط در نزد قاضی صالح است؟ در این رابطه شیخ اعظم انصاری(اعلی الله مقامه) به نکته ظریفی اشاره می کند و می گوید: اگر کسی بگوید انتقاد از ظلم ظالم نزد هر کسی مانعی ندارد، نمی شود گفت که سخن گزافی است. بعد می افزاید اگر اسلام این را اجازه داده، شاید دلیلش این باشد که عقده ها باز بشود؛چرا که باز شدن عقده حداقل فایده اش این است که فشارهای روحی و عصبی کاهش می یابد.”
اشکال حکومت‌های ظالم، این است که مانع آزادی بیان می‌شوند
به نوشته پایگاه اطلاع رسانی دفتر این مرجع تقلید، آیت الله صانعی افزود: “امروز یکی از اشکالاتی که به حکومت های ظالم وارد است، این است که مانع آزادی بیان افراد می شوند و سبب ایجاد عقده در افراد می گردند. البته نگرانی، آن جایی است که این عقده ها اگر متراکم بشود، به حد انفجار خواهدرسید و دیگر هیچ چیز نمی تواند جلوی آن را بگیرد.”
این مرجع تقلید با بیان اینکه بیشترین تاکید بر مسأله حرمت غیبت، در گستره اجتماعی و نه موارد شخصی، به ماجرای کربلا بر می گردد که می خواستند جلوی انتقادات مردم را از ظلم و ستم دستگاه یزید بگیرند، تصریح کرد: “برخی روایات وارده در این باب از مجعولات بنی امیه است که بعد از حادثه کربلا آن ها را جعل کردند تا همه ساکت بشوند و چیزی نگویند و قضیه فاش نشود، منتهی نمی دانستند که امام زین العابدین(علیه السلام) هست، حضرت زینب(سلام الله علیها) هست که افشاگری می کنند و تاریخی هست که به قضاوت می نشیند و آن ها را رسوا می کند.”
نظام اسلامی باید بر انصاف و مدارا، حسن خلق، عفو و بخشش استوار باشد
آیت الله صانعی در بخش دیگری از سخنان خویش با اشاره به شاخصه های نظام اسلامی و بیان اینکه نظام اسلامی باید بر اساس انصاف و مدارا، حسن خلق، عفو و بخشش استوار باشد، اضافه کرد: “علاوه بر این ها و بر اساس روایات وارده، در حکومت اسلامی همه چیز باید اساس و ریشه اش صدق و راستی باشد، اما امروز متاسفانه دروغ گفتن به گونه ای رایج شده است که باید بگوییم چه کسی راست می گوید، چه کسی وعده راست می دهد.”
این مرجع تقلید شیعه در بخش دیگری از سخنان خویش اظهار داشت: “امروز عده ای به جای حل مشکلات اقتصادی، معیشتی، سیاسی و ناهنجاری های اجتماعی، فقر و اعتیاد، هرروز به دنبال یک سوژه و بهانه برای انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی و اساسی جامعه اند.”
آیت الله صانعی در پایان، با بیان اینکه یکی از ادله حقانیت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تشویق مردم به علم آموزی بود، خطاب به دانشجویان گفت: آنانی که به دانشگاه حمله می کنند، این ها با علم و دانش و آگاهی مردم مخالفند. امروز بیشترین آگاهی در سطح نخبگان است و لذا عده ای که باطلند، به دانشگاه و دانشجو هجمه و حمله می برند.”

پورمحمدی: نباید کهریزک را با زندان گوانتانامو مقایسه کرد

در حالی که چندی پیش رئیس قوه قضاییه بازداشتگاه کهریزک را با زندان ابوغریب و گوانتانامو مقایسه کرده بود، رئیس سازمان بازرسی کشور گفت: برای دو نفر از متهمین کهریزک حکم قصاص صادر شده و برای برخی نیز انفصال در نظر گرفته شده به همین خاطر نباید بازداشتگاه کهریزک را با زندان گوانتانامو مقایسه کرد.
به گزارش مهر، مصطفی پورمحمدی ظهر پنجشنبه در مراسم تودیع و معادفه روسای قدیم و جدید سازمان بازرسی فارس دشمن شناسی را مهمترین موضوع امروز کشور دانست که نخبگان و فرهیختگان باید به آن توجه جدی کنند و گفت: باید منافع ملی بر تمامی مسائل ارجحیت داشته باشد و دشمن شناسی را نیز در اولویت قرار داد.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به وقایع اخیر و اتفاقات زندان کهریزک گفت: عده ای بازداشتگاه کهریزک را با زندان گوانتانامو مقایسه می کنند اما در مورد کهریزک بررسیهای لازم را انجام دادیم و گزارشهای لازم را نیز تنظیم کردیم و مقام معظم رهبری نیز دستور تعطیلی سریع را صادر کردند. با این تفاسیر نباید اینگونه مقایسه ها انجام شود.
پورمحمدی ادامه داد: برای دو نفر از متهمین کهریزک حکم قصاص صادر شده و برای برخی نیز انفصال در نظر گرفته شده به همین خاطر نباید چنین مقایسه های بی انصافانه ای انجام شود.
رئیس سازمان بازرسی کشور اظهار عقیده کرد: در مسائل بعد از انتخابات نیز عده ای غوغاسالاری کردند و برخیها نیز فضا را طوری برای مردم متجسم می کردند که انگار فضای اختناق است.
پورمحمدی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه فضای قانون گریزی در کشور رو به فزونی است، گفت: راه حل عبور از مشکلات در عرصه های مختلف و ایجاد همبستگی، فضای امید، حفاظت از حقوق و جان مردم در عرصه داخل تنها با قانون مداری ممکن است.
وی افزود: مهمترین نیاز کشور در حال حاضر توجه به قانون و اجرای کامل آن است و به طور جدی باید این موضوع را مد نظر داد.
صادق لاریجانی، چندی برای مقایسه رفتار مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکا و تلاش برای اثبات نقض حقوق بشر در آمریکا، بازداشتگاه کهریزک را با زندان ابوغریب و گوانتانامو قیاس کرد و مدعی شد برگزاری دادگاه برای چند تن از عاملان حوادث کهریزک نشان از اجرای بالای حقوق بشر در جمهوری اسلامی است

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

پوستر:ما راه خود را یافته ایم

آری ما راه خود را یافته ایم

مهدی کروبی:تداوم بازداشت مخالفان و منتقدین، ادامه سرکوب معترضان و همچنین بحران های موجود، دالِّ بر این است که جنبش عمیق است و هنوز زنده است


مهدی کروبی با رد این ادعا که “جنبش سبز شکست خورده است”، خاطرنشان کرد “تداوم بازداشت مخالفان و منتقدین، ادامه سرکوب معترضان و همچنین بحران های موجود، دالِّ بر این است که جنبش عمیق است و هنوز زنده است.”
کروبی تاکید کرد “اگر حکومت اجازهٔ هر گونه تجمعی را می داد، دنیا شاهد حضور میلیونها نفر در خیابانهای کشور می بود و بدلیل اینکه محافل قدرت این مسئله را به خوبی‌ می دانند، به شدت در این شانزده ماه سرکوب کردند و به بیرحم ترین صورت ممکن هر مخالفتی را ساکت کردند.”
به گزارش نیویورکر، مهدی کروبی در مصاحبه با خبرنگار آن نشریه به سوالاتی پیرامون جنبش سبز، ایرانیان برون از مرز، سیاست های کشورهای خارجی در قبال جنبش و خطراتی که جان وی و خانواده اش را تهدید می کند و همچنین موارد دیگر پاسخ گفت.
قسمتی از این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:
لورا سکور: بحث های زیادی در خارج از ایران مطرح می شود مبنی بر اینکه جنبش سبز شکست خورده است. این روز‌ها دیگر خبری در مورد تظاهرات میلیونی مردم نمی شنویم و تعداد زیادی از چهره های مخالف یا زندانی شده اند یا به خارج از کشور رفته اند. آیا هنوز جنبش سبزی در ایران وجود دارد؟ آیا ساختار سازمانی و استراتژی برای رسیدن به اهدافش را دارد؟
مهدی کروبی: به دلیل سرکوب گستردهٔ حکومت، مردم در خیابانها در حال شعار دادن و تظاهرات نیستند، ولی‌ جنبش بسیار‌ عمیق است. اگر حکومت اجازهٔ هر گونه تجمعی در خیابانها را می داد، دنیا شاهد حضور میلیونها نفر می بود. محافل قدرت این را به خوبی‌ می دانند و به همین دلیل است که به شدت در این شانزده ماه سرکوب کردند و به بیرحم ترین صورت ممکن هر مخالفتی را ساکت کردند. دولت در حال حاضر مشکلات زیادی دارد….مسائل اقتصادی و سیاست خارجی‌ هر دو بسیار بحرانی هستند. تمام این مشکلات شرایط را برای اینکه دولت کنونی‌ بتواند به چیزی دست یابد را بسیار سخت کرده است. در ماههای و روزهای اولیه‌ بعد از انتخابات تعداد بسیار زیادی از چهره ها از رده های بالا تا پائین زندانی شدند و این روش ادامه دارد. تمام اینها نشان این است که جنبش هنوز زنده است.
لورا سکور: در میان ایرانیان مهاجر تعداد زیادی هستند که در زمانی‌ که ایران را ترک کردند در زمینهٔ سیاسی بسیار فعال بودند (خیلی‌ از آنها به تازگی ایران را ترک کردند)و علاقمند هستند که بتوانند از خارج از کشور در جنبش سبز فعال باشند. در صورت امکان چه نقشی‌ این ایرانیان خارج از کشور میتوانند ایفأ کنند؟
مهدی کروبی: ایران متعلق به تمام ایرانیان است، از آنانی‌ که ایران را سالهای پیش ترک کردند تا کسانی‌ که امروز در ایران زندگی‌ می کنند. من همیشه تاکید کرده ام که ایرانیان خارج از کشور باید هویت ملی‌ خودشان را حفظ کنند و با وطنشان در ارتباط بمانند. من نمی توانم به ایرانیان خارج از کشور بگویم چه کار کنند، ولی‌ می‌تونم بگویم که بسیار خوب می شود اگر بتوانند افکار عمومی و دیدگاههای روشنفکرانهٔ ایران را در خارج از کشور همراهی کنند تا بتوانند صدای کسانی‌ باشند که در داخل ایران صدایشان به جای نمی رسد.
لورا سکور: به نظر شما سیاست دولت ایالات متحده در قبال جنبش سبز باید چگونه باشد؟
مهدی کروبی: نگاه ما به مردم خودمان، کشور خودمان و منافع خودمان است.ما تلاش می‌کنیم که از هرگونه وابستگی یا تعیین استراتژی برای کشورهای دیگر دوری کنیم. این جنبش مسئولیت خود ما است و ما از ملتها و دولتهای دیگر انتظار نداریم که کاری برای ما انجام بدهند، ولی‌ اگر آنها از روی انساندوستی احساس وظیفه می کنند که از ما حمایت کنند آن مسالهٔ جدایی است.
لورا سکور: آیا احساس می‌کنید که امنیت و آزادی شما در خطر است؟ چطور می شود در این فضا فعالیت و زندگی‌ کرد؟ آیا این شرایط زندگی‌ روزمرهٔ شما به عنوان یک شهروند و یک رهبر سیاسی را عوض کرده است؟
مهدی کروبی: مشکلات زیاد وجود دارد و فشار بسیار شدید است. من هیچ امنیتی در منزلم ندارم. اخیرا، برای پنج روز مداوم، سنگ و نارنجک دست ساز به منزلم پرتاب می شد. همسایه های ما ترسیده بودند، منزلشان سوخت و تخریب شد. مخالفان ما از هیچ کاری واهمه ندارند، آنها دفتر حزب من و حتی دفتر شخصی من را بستند. من می‌دانستم که ممکن است چنین رفتارهای خصمانه ای با من بشود. از زمانی‌ که من رئیس مجلس بودم تا امروز که هیچ پست دولتی ندارم، همیشه از حق مردم دفاع کرده ام. من برای هر رویداد یا تصادفی آماده هستم، و هیچ ترسی ندارم. ولی‌ من در مورد اسلام نگرانم، می ترسم که این افراد که به نام اسلام مردم را مورد حمله و آزار قرار می دهند به این وسیله در چشم جهانیان آسیبهای جدی به دین ما وارد می کنند.
لورا سکور: سال گذشته شما اتهامات آزار جنسی در زندانهای ایران را به صورت عمومی مطرح کردید. تا آنجا که شما اطلاع دارید آیا چنین آزارهایی همچنان اتفاق می افتند یا این مساله پیگیری شده است؟
مهدی کروبی: در فرهنگ ما، قربانیان تجاوز جنسی‌ از شرم و افسردگی رنج می برند. ضمنا مسئولین شرایط را بسیار تهدید آمیز کرده اند به شکلی‌ که قربانیان تجاوز جنسی‌ می ترسند که این مساله را مطرح کنند. به همین دلیل بعضی‌ از قربانیان تجاوز جنسی‌ به من مراجعه کردند و به دنبال آن بعضی‌ از آنها مجبور شدند یا سکوت کنند یا کشور را ترک کنند. من حتی نمی دانم این افراد در چه شرایطی هستند یا در رو به بهبود هستند. من تنها شکایت‌های آنها را ثبت کردم و فیلمی از اتفاقاتی که گفتند بر سر آنها در مدتی‌ که در زندان بودند آمده بود تهیه کردم، تا اگر کسی‌ خواست انکار کند که زندانیان مورد تجاوز جنسی‌ قرار گرفته بودند من مدرکی دستم باشد. من بطور واضح می‌گویم: روزهای اولیه‌ بعد از جنبش آنها مردم را در زندانها مورد تجاوز جنسی‌ قرار دادند و هنوز آنها به شکنجه زندانیان به وحشی ترین شکل ممکن ادامه می دهند. من مدرکی‌ که اخیرا نشانگر آزار جنسی‌ در زندانها یا به صورت مداوم باشد ندارم.

یارا نه اعتماد 10 ملیون- کیهان 490 ملیون

انحصار آگاهی‌های دولتی به یک روزنامه “داد” برخی از روزنامه‌ها را در آورد. همین روزنامه‌ها در طول یک سال، یارانه هنگفت میلیاردی از وزارت ارشاد دریافت می‌کنند این در حالی‌است که روزنامه‌های مستقل، منتقد و محلی(همان‌ها که این روزنامه‌ها سنگشان را به سینه زده‌اند) مبالغ دریافتی‌شان در طول یک سال به ۵۰ میلیون تومان نیز نمی‌رسد.
به گزارش فرارو، انتشار انحصاری آگاهی‌های دولتی در روزنامه ایران که به موجب تبصره دوم بند ۱۸ ضوابط اجرایی سال۸۹ به تصویب رسیده بود در ماه‌های اخیر اعتراض بسیاری از روزنامه‌ها را بر انگیخت. این اعتراض‌ها که بیشتر از سوی روزنامه‌های حامی دولت و اصولگرا اتخاذ شده بود تبدیل به یک بلوای رسانه‌ای درباره این بی‌عدالتی دولت شد. پس از مدتی این جنجال رسانه‌ای جواب داد و چند روز پیش رییس جمهور مصوبه را لغو کرد.
انحصار انتشار آگاهی‌های دولتی برای روزنامه ایران در شرایطی رخ داد که اکثر جراید کشور با سوبسید دولت و کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم آن اداره می‌شوند و در این میان برخی روزنامه ها بیش از بقیه از این سفره بهره منداند.
پس از تصویب تبصره انحصار آگاهی‌های دولتی یکی ازجرایدی که شدیدا به این مسئله معترض بود، روزنامه کیهان بود. این روزنامه در مقاطع مختلف با انتشار گزارش‌های انتقادی شدیدا از این مسئله شاکی بود و آن را بی‌عدالتی آشکار دانست.
کیهان چند روز پیش از لغو انحصار طی گزارش‌های زنجیره‌ای از غیرعادلانه بودن آن نوشت. این روزنامه در یکی از گزارش های خود نوشت: «این اتفاق زمینه تضعیف بنیه مالی مطبوعات را فراهم کرد غافل از اینکه این اتخاذ و اجرای چنین تصمیمی می‌تواند تیشه به ریشه مطبوعاتی باشد که نظام جمهوری اسلامی را طی سه دهه همراهی کرده‌اند.»
کیهان در گزارش‌های مفصل خود با اهالی رسانه‌های دولتی و شبه دولتی گفت‌وگو کرد و به نقل از آن‌ها اقدام دولت را مذموم اعلام نمود. این روزنامه اقدام مذکور را نابود کننده رسانه‌های محلی دانست و نوشت: «قطعا این اتفاق دامان مطبوعات کوچک‌تر و استانی را زودتر خواهد گرفت و تعطیلی سرنوشت نهایی چنین تصمیمی است. تصمیمی مغایر با شعار عدالت محوری قطع جذب و انتشار آگهی‌های دولتی در دیگر مطبوعات اتفاق نامبارکی است که تضعیف مطبوعات و تعطیلی آنها را در برخواهد داشت.»
البته اعتراض نسبت به این اقدام دولت فقط به کیهان منحصر نشد بلکه تمام روزنامه‌های که به گونه‌ای از رانت دولتی استفاده می‌کنند از این وضعیت شکایت کردند. روزنامه جمهوری اسلامی، جام جم، اطلاعات، جوان و… از قبیل این روزنامه‌ها بودند.
یارانه ناعادلانه و سکوت رسانه‌های “عدالت‌خواه”!
با وجود این که از ناعادلانه بودن تبصره مذکور نمی‌توان گذشت اما مسئله‌ای که بسیاری از این روزنامه‌ها هیچ وقت به آن نپرداخته‌اند پرداخت‌های ناعادلانه یارانه به روزنامه‌های کشور است و این موضوعی است که همیشه دامن گیر جراید ایران است.
روزنامه‌های دولتی و شبه دولتی انحصار انتشار آگاهی‌های دولتی در یک روزنامه را غیرعادلانه می‌دانند و شدیدا نسبت به آن معترض می‌شوند اما پرسش این است که آیا این روزنامه‌ها نسبت به اختصاص ناعادلانه یارانه هم انتقادی دارند؟
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون روزنامه‌های ایران از یارانه دولتی برخوردارند اما با نگاهی به میزان برخورداری هر یک از آن‌ها می توان گفت روزنامه های دولتی و شبه دولتی بسیار بیشتر از بقیه روزنامه ها از این یارانه ها سود برده‌اند.
به طور مثال در سه ماهه سوم سال ۸۸ روزنامه “تهران امروز” فقط ۱۰ میلیون تومان یارانه دریافت کرده است این در حالی است که روزنامه “وطن امروز” مبلغی بالغ بر ۱۰۰ میلیون تومان یارانه دریافت کرده است.
در همان مقطع زمانی روزنامه اعتماد نیز از ۱۰ میلیون تومان یارانه سود برد اما روزنامه کیهان که از قضا مدعی اصلی بی‌عدالتی اخیر بود مبلغی بالغ بر ۴۹۰ میلیون تومان به عنوان یارانه مطبوعات دریافت نمود.
همچنین در سال ۸۹ نیز اختصاص یارانه به روزنامه‌ها به همین منوال بوده است. روزنامه “دنیای اقتصاد” که اساسا غیر دولتی است در سه ماهه اول سال مبلغ ۷۲ میلیون تومان یارانه دریافت کرده است این در حالی است که روزنامه ایران که انحصار آگاهی‌های دولتی را هم دارا بوده است از یارانه ۷۷۰ میلیون تومانی سود برده است.
همچنین یارانه دریافتی روزنامه کیهان در سه ماهه اول سال ۸۹ به نسبت سه ماه سوم سال۸۸ دوبرابر شده است. این روزنامه در سه ماهه اول سال ۸۹ مبلغ ۷۶۰ میلیون تومان یارانه دریافت کرده است و اگر پرداخت این مبلغ تا پایان سال ادامه داشته باشد نشان می‌دهد که این روزنامه فقط از محل یارانه‌های دولتی بالغ بر ۳میلیارد تومان پول از دولت دریافت کرده است.
روزنامه جام جم نیز که در ماه‌های اخیر بارها و بارها به انحصار آگاهی‌ها در یک روزنامه اعتراض کرده و فریاد عدالت‌خواهی سر داده بود در همین بازه زمانی مبلغی بالغ بر ۲۴۰ میلیون تومان دریافت کرده است اما روزنامه مردمسالاری ۲۳ میلیون تومان به عنوان یارانه دریافت کرده است.
این در حالی است که روزنامه “جهان صنعت ” در سه ماه اول سال ۸۹ فقط ۲ میلیون و چهارصد هزار تومان یارانه دریافت کرده است که در کل سال به مبلغ ۱۰میلیون می‌رسد. به روزنامه “تهران امروز” نیز در همین بازه زمانی مبلغ ۱۲میلیون تومان یارانه رسیده است که با ضریب چهار در تمام طول سال به ۶۰ میلیون می‌رسد حال اگر مقایسه‌ای با دریافتی روزنامه کیهان و ایران صورت بگیرد نشان دهنده بی‌عدالتی وحشتناک در پرداخت یارانه به روزنامه‌ها است.
از سوی دیگر وضعیت یارانه دریافتی روزنامه “جمهوری اسلامی” و “اطلاعات” نیز در نوع خود جالب توجه است. “جمهوری اسلامی” که موقعیتی شبیه به “کیهان” دارد در سه ماهه نخست امسال ۳۰ میلیون تومان و “اطلاعات” ۱۲۵ میلیون یارانه دریافت کرده‌اند.
یارانه دریافتی مطبوعات محلی نیز در این میان جالب توجه است در استان گیلان روزنامه آوای شمال در ۶ ماهه دوم سال ۸۸، ۱۸ میلیون و روزنامه “نقش قلم” ۲۸میلیون یارانه دریافت کرده اند.
در همین بازه زمانی روزنامه “ایمان” در استان قم ۸ میلیون تومان از محل یارانه‌ها پول گرفته است، این در حالی است که هفته نامه “افق حوزه” ۲۴ میلیون تومان یارانه دریافت کرده است.
با نگاهی به این آمار وضعیت اسفناک پرداخت یارانه به نشریات مختلف کاملا مشخص می‌شود، وضعیتی که البته با توجه به اظهارات اخیر وزیر ارشاد که گفته بود یارانه نشریات با توجه به مطالب آن‌ها پرداخت می‌شود آنقدر هم عجیب نیست.
با این حال جای این پرسش هم‌چنان باقی است که روزنامه‌های منتقد انحصاری شدن آگهی‌های دولتی همچون “کیهان” چرا به این مسائل هیچ توجهی ندارند. اگر روزنامه کیهان مخالف بی‌عدالتی است چرا درباره این بی عدالتی آشکار و بسیار وسیعتر از بی‌عدالتی پیشین اعتراضی نمی‌کند.

ادبیات معاون وزیر ارشاد : تو غلط میکنی(خطاب به مجری) + فایل صوتی

در ادامه ادبیات ویژه و خاص برخی مسئولان و مدیران دولتی، که انتقادات زیادی را نیز به دنبال داشته است، محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد خطاب به یک مجری صدای جمهوری اسلامی در یک برنامه زنده، گفت: « شما غلط می‌کنید از قول من این اراجیف را می‌گویید.»
به گزارش «فردا» محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در یک برنامه زنده رادیویی در رادیو گفتگو با حضور محمد تقی رهبری نماینده مردم اصفهان در مجلس، خطاب به مجری برنامه که از وی درباره اظهاراتش درباره روحانیت و مساجد سوال کرد، به تندی گفت: قبل از پاسخ به سلام شما باید بگویم شما چرا این اراجیف را مطرح می کنید. شما غلط می کنی که اینها را مطرح می کنی.
رامین در این مصاحبه رادیویی که در شامگاه چهارشنبه هفته گذشته و به‌صورت تلفنی با رادیو گفتگو انجام داده در محضر شنوندگان، چندین بار به مجری و دست‌اندرکاران این برنامه و رسانه‌هایی که سخنان وی را منتشر کرده‌اند توهین می‌کند.


جهت دریافت فایل صوتی اینجا کلیلک نمایید.
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.

سفیر کومور: با ایران رابطه برقرار کردیم تا منزوی نشود!

ه گزارش سحام نیوز، در حالی که روابط ایران با کشور «کومور» ـ یا همان مجمع الجزایر قمر ـ که تقریبا یک میلیون نفر جمعیت دارد در سال‌های اخیر گسترش پیدا کرده است، سفیر این کشور در ایران اعلام کرد، برای اینکه ایران را از انزوا خارج کنند، با ایران رابطه برقرار کرده‌اند و این رابطه برای آنها هزینه‌زا بوده است!

احمد نجید المرزوقی، در گفتگویش با یک رسانه ایرانی گفت، رئیس‌جمهور این کشور برای تاسیس سفارت در ایران هزینه‌های زیادی پرداخت کرده و مزایای زیادی را از دست داده است.

وی افزود: اگر چه خلیج‌فارس نام واقعی و درست دریای جنوب ایران است، اما بهتر آن است که جهت مصلحت ممالک اسلامی آن را «خلیج اسلامی» بنامیم!

سخنگوی وزارت خارجه کشورمان به سخنان سفیر «کومور» واکنش نشان داده و در برابر این سخنان نسنجیده تنها طرف «کوموری» را به مراقبت در گفتارش توصیه کرد.

این در حالی است که دولت ایران نیز از داخل بابت نگاه به کشورهای مستضعفی که نقش چندانی در روابط بین‌الملل ندارند، تحت فشار است و بارها منتقدان، دولت را به برقراری رابطه با کشورهایی که ارتباط با آنان فایده‌ای برای منافع ملی ایرانیان ندارند، متهم کرده‌اند.

این گزارش می افزاید، این اتفاق کوچک هرچند در نوع خود به ظاهر از اهمیت چندانی برخوردار نیست اما، با توجه به تبعات آن، به نظر می‌رسد دقت نظر در موارد زیر ضروری باشد؛

۱- چنین اظهار نظرهایی در حال حاضر بسیار مخرب و اتفاقا بازی با افکار عمومی ایرانیان است. برای همین به نظر می‌رسد آقای سفیر یا جایگاه خود و کشورش در برابر ایران را نمی‌داند و یا به‌گونه‌ای از سوی برخی دوستانش در کشورهایی که دارای چالش با ایران هستند تحریک شده است.

۲- وزارت خارجه باید متوجه باشد که از منظر حقوقی و طبق قاعده «رویه» شدن برخی موضوعات که با مرور زمان ایجاد حق می‌کند، هر اظهار نظر دیپلماتیک، چه از سوی کشوری ذره ای و یا ابرقدرتی جهانی بار حقوقی یکسانی دارد، بر همین اساس بسنده کردن به توصیه‌ای برادرانه این اجازه را به دیگران هم خواهد داد که به خود اجازه اظهارنظرهای بی‌پایه اینچنینی را بدهند.

۳- بحث تجمیع منافع ملی با اصول سیاست خارجی ارزشگرا، برای دستگاه دیپلماسی ما موضوعی انکار ناپذیر است، برای همین منظور تفهیم این موضوع به دیگر کشورها بسیار ضروری است، همچنین طراحی مدل‌های عملیاتی که بتواند موضوع گفته شده را از یک نظریه یا راهبرد به برنامه عمل تبدیل کند، و دیگر اینکه وزارت خارجه باید توجه داشته باشد که ضمن حفظ اصول و ارزش‌های انقلاب، ذره‌ای از موضوعات هویتی و مربوط به منافع مردم ایران غفلت نکند.

۴- یکی از عوامل اصلی چنین موضع‌گیری‌هایی از سوی برخی کشورها، کاهش هزینه‌های چنین اقداماتی است و دیگر اینکه رافت بیش از حد دستگاه دیپلماسی ما در برابر گستاخی‌های دیگران سبب شده تا چنین اظهارنظرهایی به رویه تبدیل شود.



روزنامه دولتی ایران در خبری مدعی شده که چهار نفر از مادران عزادار هنگام خروج از کشور دستگیر شده اند و با توجه به اتهاماتی که روزنامه دولت کودتا به رهنورد وارد کرده به احتمال زیاد سناریوی جدیدی برای فشارهای بیشتر به رهبران سبز  در راه است
روزنامه ایران طی گزارشی از دستگیری چهار نفر از اعضای گروه "مادران عزادار" خبر داد و نوشت: «خبرهای رسیده از روشن شدن بخش‌هایی از ارتباط گروهك تروریستی منافقین و ضد انقلاب خارج نشین با زهرا رهنورد حكایت دارد.»

این روزنامه در ادامه آورده است؛ 4نفر از اعضای گروهی كه به سركردگی رهنورد نام «مادران عزادار» بر خود نهاده اند پس از آنكه ارتباطشان با اعضای گروهك تروریستی منافقین مسجل شد هنگام سفر به آلمان جهت تماس با رابط مهم این گروهك دستگیر شدند.

بنا به نوشته ارگان رسانه‌ای دولت، منابع مطلع از انتشار اسناد جدید در آینده نزدیك در این باره خبر می دهند و در عین حال این منابع جزئیات برخی ارتباط گیری های عناصر مهم منافقین با موسوی و همسرش را فاش كردند.

۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

روزنامه کلمه؛ جای ‍آن در مدرسه شما خالی است

آرام و آرام روزنامه کلمه در اتوبوس و تاکسی و دست دوست و آشنا دیده می شود و دیده خواهد شد. این فقط شبکه توزیع کلمه نیست که مخاطبان و مردم سبز اندیش عهده دار آن هستند. بلکه تحریریه کلمه هم از بیشماران تشکیل شده است. کلمه محتوای مطالب خود را تنها با لحاظ کردن نظرات مخاطبان تهیه خواهد کرد و برای ‍آینده نیز در تصحیح و ارتقای کار روی کمک بی شماران حساب می کند. بسیاری از شما در مورد
زمان انتشار شماره یک و تبدیل شدن پیش شماره ها به شماره پرسیده بودید که انشالله پس از ایجاد صفحه مخصوص روزنامه در سایت انتشار کلمه به صورتی رسمی از شماره یک آغاز می شود. همچنان که مخاطبان و یاوران گمنام در حال آزمون راههای مختلف توزیع روزنامه هستند و آن را با یکدیگر در میان می گذارند کماکان در مورد نحوه ی تولید آن هم از بازه زمانی انتشار گرفته تا محتوا و فرم کار نظرات گوناگونی ارایه می کنند . نمایندگان شما در تحریریه هنوز به جمع بندی کامل در مورد این موارد نرسیده اند. برای همین تا زمانی که کلمه به صورت پیش شماره منتشر می شود روش های گوناگون در زمینه تولید آزمون می شود.
از دوستی که خبر از تکثیر هزاران نسخه و توزیع در جنوب شهر می دهد تا همراه همدلی که نسخه ای از آن را برای پدر و مادر خود چاپ می کند عضوی از خانواده سبز روزنامه کلمه هستند. بی شماران روی کمک همه شما حساب باز کرده اند.

 دریافت نسخه PDF – پی دی اف (حجم ۳۱۱ کیلوبایت)

زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری

ر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد:
زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری

با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ و این سوال در ذهنم پررنگ می شود. در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟
آمار دقیقی از تعداد مجروحان حوادث بعد از انتخابات وجود ندارد. بیشتر خانواده های مجروحان سکوت کرده اند چرا که آنها را حتی به مرگ تهدید کرده اند اما کافی است سراغ یکی از مجروحان بروی؛ آن وقت با یک گفتگوی ساده خواهی فهمید که تعداد مجروحان بسیار بیشتر از آنی است که تصور می کنیم..
این گزارش روایت زندگی یک ساله چند مجروح جنبش سبز و خانواده های آنهاست . زندگی یک ساله ای که همراه با درد و رنج و عذاب بوده است .بوی خون، بوی عفونت، گریه ها و ضجه های مداوم ماههای اول حادثه، این خانواده ها را درگیر خود کرده است و حالا بعد از گذشت یک سال ، شاید از بوی خون و عفونت خبری نباشد اما از سلامتی نیز خبری نیست . اما امید همچنان در آنها زنده است .
کلمه برای حفظ امنیت مجروحان جنبش سبز برخی از اسامی به ویژه نام های خانوادگی و اسامی بیمارستان ها را در گزارش حذف کرده است و در مورد برخی از مجروحان به درخواست خودشان نام کوچک آنها را نیز به ناچار تغییر داده است.
مجروحی از ۲۶ خرداد ، روزی که به ظاهر خبری نبود
“تیری که به پسرم اصابت کرد مانند تیری است که به قلب های تک تک اعضای خانواده خورده است. آنها با این کار خانواده ی ما را گلوله باران کردند.” اینها را مادر ناصر ۲۳ ساله می گوید. مادری که درست یک سال پیش فرزند جوانش با گلوله از پای در می آید و زمین گیر شدنش مساوی شده با نابودی خانواده ی ناصر .
۲۶ خرداد ماه سال گذشته و در حوادث بعد از انتخابات ، ناصر در خیابان گاندی تهران مورد اصابت گلوله قرار می گیرد. تیر از پشت ، وارد بدن این پسر جوان می شود . نخاعش قطع و از سینه به پایین بی حس می شود . ناصر بعد از تیر خوردن در خیابان گاندی به بیمارستان….. منتقل می شود و تا ۴۸ ساعت پزشکان آن بیمارستان تشخیص نداده اند که این پسر بدنش بی حس شده است .
اما این روزها فلج شدن ناصر جوان برای خود و خانواده اش رنگ باخته است چرا که او حالا از زخم بستر های عمیق و شدید رنج می کشد . زخم هایی که هر روز بدن او را بیشتر فرا می گیرد. اوایل، زخم بستر فقط پشت ناصر را در گیر کرده بود اما حالا کشاله های ران او ، بخشی از پاها و پشتش زخم هایی عمیق برداشته که پزشکان می گویند تنها با مراقبت دائمی و گذشت زمان ، شاید این مشکل برطرف شود.
مادر ناصر زنی میان سال با چهره ای آرام و صبور نشان می دهد ، کنارش که می نشینم گریه می کند . گریه های مدام و پی در پی:” درست یک سال از تیر خوردن پسرم می گذرد. از اول خرداد ماه امسال مدام دلشوره و اضطراب دارم و یادآوری می کنم که سال گذشته در چینین روزی هنوز ناصر سالم بود. آن روزها پسرم پر از امید بود چون تازه در شرکت تعمیرات …. کار پیدا کرده بود .”
ناصر که فارغ اتحصیل رشته برق است جزو معترضانی بوده که در خیابان های تهران و در تجمعات مسالمت آمیز شرکت می کرده است. روز ۲۶ خرداد ماه ، همان روزی که معترضین به نتیجه انتخابات از میدان ونک به سمت صدا وسیما حرکت کردند او هم در آنجا حضور داشت . اما مادر هنوز جواب سوالش را نگرفته :” چرا بچه های مان را به خاطر آمدن به خیابان و شعار رای ما کجاست ، تیرباران کردند؟”
پدر ناصر نیز سال ها در زمان جنگ در جبهه ها جنگیده است اما او هم یک سوال را مطرح می کند:” در سال های جنگ به ما گفته بودند که از پشت هر گز به عراقی ها که دشمن ما بودند حمله نکنیم و به آنها تیر نزنیم . اما در سرزمین خودمان بچه هایمان را از پشت مورد اصابت گلوله قرار می دهند . آیا این انسانیت است؟ “
پدر بعد از تیر خوردن پسرش شکایت می کند و می خواهد ضارب فرزندش را پیدا کند:” همان روزهای اول رادان رییس نیروی انتظامی تهران برای شناسایی مجروحان به بیمارستان … آمده بود و همان جا همسرم از او پرسید که چرا چنین کاری کرده اند. رادان شماره تلفن داد تا ما شکایتمان را پی گیری کنیم اما او هیچ وقت به تلفن های ما پاسخی نداد.یک بار هم شکایتمان را در دادگاه ثبت کرده ایم و قصد دارم شکایتم را پی گیری کنم.”
پدر ناصر در جستجوهای روزهای پس از تیر خوردن پسرش نام چندین زخمی که در روز ۲۶ خرداد ماه مجروح شده بودند شنیده بود :” فقط در روز ۲۶ خرداد ۱۰ نفر را از کمر به بالا تیر زده اند. یکی از مجروحان آن روز پسر ۱۳ ساله ای بود که داشت به سمت خانه مادربزرگش می رفت که تیر می خورد .”
اما بیشتر زخمی های حوادث پس از انتخابات ناشناخته مانده اند چرا که ترس از بیان دردهای تیر خوردن و مجروح شدن شان جرمی است که ممکن است دوباره خانواده را در خطر قرار دهد. اما این خانواده های آسیب دیده با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند. چرا که مداوای بدنی که تیر خورده است در این فضای امنیتی بسیار دشوار است.
ناصر تا کنون بارها مورد عمل جراحی قرار گرفته است. پدر می گوید:” چهارمین روز عید امسال ناگهان پسرم دردی در پاهایش حس کرد . ما همگی از اینکه به پاهای او احساس برگشته و درد را می فهمد بسیار خوشحال بودیم. خودش تا چند شبانه روز خواب نداشت و منتظر بود تا دکترش بیاید اما دکتر روز دهم عید بعد از معاینه ، با حالت بسیار بدی گفت که ناصر دچار توهم شده است. آن لحظه بسیار برایمان تلخ بود و باز نا امیدی به پسرم بازگشت.”
این روزها ناصر کمتر حرف می زند. او اجازه نمی دهد کسی به او دست بزند حتی به پدرش . او حتی پرستاری ندارد که از او مراقبت دائمی کند چرا که تامین هزینه های پرستار برای خانواده بسیار سنگین است.
حالا برادر ۳۱ ساله اش به همدم و پرستار برادر جوانش تبدیل شده است. ناصر تنها با برادرش احساس راحتی می کند و به او اجازه می دهد زخم هایش را پانسمان و شست وشو کند.
مجروحی از ۲۵ خرداد روز تظاهرات سکوت
” ضارب پسرم را قصاص نخواهم کرد بلکه تنها پنج روز از او می خواهم که از پسر بیمار و رنجورم مراقبت کند تا ببیند خانواده ما در این یک ساله چه رنج هایی کشیده اند. می خواهم وجدان ضارب بیدار شود. “
اینها گفته های پدر یکی از مجروحان روز ۲۵ خرداد است . یک سال از برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز و سکوت ۲۵ خرداد می گذرد؛ اما همچنان نام های جدیدی از مجروحان و شهدای آن روز فاش می شود. نام هایی که در این یک سال خانواده هایشان درد کشیده اند و سکوت کرده اند.
این مجروح که او را در این گزارش بهروز می نامیم؛ ۲۲سال دارد و در رشته گرافیک فارغ اتحصیل شده است . او به همراه دوستانش، روز دوشنبه ۲۵ خرداد ماه به میدان آزادی می آیند . در تظاهرات سکوت شرکت می کنند . آنها حتی زمانی که در خیابان محدعلی جناح تیراندازی می شود؛ در حمل مجروحان و کمک رسانی به آنها تلاش می کنند.
بعد از ظهر و بعد از تمام شدن تظاهرات او به سمت منزل خود در خیابان …. حرکت می کند. با تاریک شدن هوا، صدای الله اکبر ها هم بلند شده است . ناگهان بالاتر از میدان کاج ، ضارب با جلیقه ای خاکستری دو گلوله شلیک می کند. یکی به شانه بهروز بر خورد می کند و دیگری به سر پسر جوان دانشجویی که او را در جا می کشد. این دانشجوی جوان اهل مشهد بود و برای درس خواندن به تهران آمده بود و. بعد از شهادت، خانواده اش شکایت می کنند اما به آنها جواب می دهند که پسرشان از روی بام گلدان پرت می کرده است و آنها را تهدید می کنند که اگر سکوت نکنند در خطر خواهند بود.
پدر بهروز تا کنون سه مرتبه شکایت کرده است. شکایتش را به قوه قضاییه و نیروی انتظامی برده اما هیچ پاسخی نگرفته است. بارها در دادسرا به او گفته شده اگر می خواهید شکایتی داشته باشید باید از کروبی و موسوی شکایت کنید:” من در پرونده پسرم از شخص ضارب شکایت کردم. در کل ستاد ناجا در ونک، اولین شکایتم را ثبت کردم. از همان جا به ارگان های مختلف پاسم دادند تا اینکه شکایتم الان، در پلیس امنیت است. “
به گفته پدر قرارگاه ثارالله تایید می کند که آن روز در آن محله یکی از فرماندهانشان دو گلوله شلیک کرده زده که یکی از آنها موجب مرگ دانشجوی جوان می شود و دیگری به بهروز اصابت می کند و او را قطع نخاع می کند.
بهروز خودش قیافه ضارب را به یاد دارد:” ضارب مرد جوانی بود که لباسی ساده و بدون مارکی که بتوان تشخیص داد از کدام ارگان است؛ بر تنش بود. یک جلیقه ی خاکستری رنگ نیز که بیشتر لباس شخصی ها و بسیجی ها هم می پوشند؛ پوشیده بود.”
گلوله ای که به شانه بهروز فرو رفته است ریه های او را سوراخ می کند و از کتف راست به ریه های سمت چپ بدن می رود و حالا بعد از یک سال هنوز تیر در بدن این سر جوان است و پزشکان ایرانی از عمل جراخی و درآوردن این تیر نا توان هستند . این گلوله پسر جوان را قطع نخاع کرده است و تا ماهها بهروز روی تخت بستری بود و قدرت هیچ حرکتی نداشت اما حالا با فیزیو تراپی و چند عمل جراحی توان حرکتی اش تا حدی بازگشته و روی ولیچر می تواند بنشیند.
با این حال یک سال سختی و عذاب برای این خانواده چیزی نیست که از یادشان برود. پدر می گوید:” من قصاص نمی خواهم . فقط می خواهم وجدان ضارب بیدار شود . شاید هم وجدان نداشته باشد اما بعد از یک هفته نگهداری از بچه ام ، مطمئن باشید وجدانش بیدار خواهد شد.”
آهی می کشد و حرف هایش را ادامه می دهد:” تا زمانی که در خانه های مجروحان نباشید نمی توانید در ک کنید که این خانواده ها چه کشیده اند؟”
این روزها روزهای بدی برای بهروز نسیت. روحیه ی خود را به دست آورده و از فکر کردن مدام و از نا امیدی ها دست برداشته است. روی ولیچرش نشسته و کمی آن طرف تر، تخت بیمارستانی اش بیشتر فضای خانه را گرفته است اما پدر با روحیه دادن های مداوم به پسرش سعی می کند روحیه پسر و خانواده را بالا نگه دارد. فیزیوتراپی و آب درمانی از ضرورت های زندگی این روزهای او شده است اما خانواده توان تامین این دو را برای پسر ندارند. چرا که تنها مراکز خاصی که دستگاههای پیشرفته ای برای فیزیوتراپی دارند؛ امکان تامین نیازهای این مجروح را دارد در حالی که به خاطر هزینه های بالا خانواده توان بردن اش به این مراکز را ندارند.”
وقتی از بهروز می پرسم تلخ ترین خاطرات یک سال گذشته ات چه بود؟ اشک در چشمانش حلقه می زند :” روزی که در آی سی یو بستری بودم و همان جا متوجه شدم که پاهایم هیچ حسی ندارد .”
آیا پشیمانی از حضورت در راهپیمایی؟ بهروز که این سوال را می شنود خیلی فوری و بدون مکث جوابش را می دهد:” البته که پشیمان نیستم. مگر بچه دو ساله بودم . حضورم در خیابان های تهران در روزهای بعد از انتخابات کاملا آگاهانه بوده است.”
در ادامه می گوید:” قبل از تیر خوردن من در طول روز تنها سه ساعت در خانه بودم و مدام کار و با دوستان بودم . الان چند ماهی است که بیرون نرفته ام . با این حال از کارم اصلا پشیمان نیستم.”
مجروحی دیگر از روز تظاهرات سکوت
بوی عفونت شدید ساختمان سه طبقه را فرا گرفته ، علی ۲۶ ساله از درد به خود می پیچد اما با صدایی آرام گریه می کند :” روزهای اول فریاد می زدم . طاقت و تحمل این درد را نداشتم . این بوی عفونت به اندازه کافی خانواده را اذیت می کند و من تمام سعی ام را می کنم که با صدای فریاد بیشتر از اینها ،خانواده ام را اذیت نکنم.”
علی ۲۶ ساله که ساعت های پایانی روز ۲۵ خرداد در خیابان محمدعلی جناح تیر می خورد ، بارها امیدش را از دست داده است. بارها این سوال را پرسیده که ایا می تواند دوباره فوتبال بازی کند؟ آیا اصلا پایی برای او خواهد ماند؟
او بعد از تیر خوردن در روز ۲۵ خرداد به بیمارستان…. منتقل می شود . او در بیمارستان های مختلف تهران، چندین بار مورد عمل جراحی قرار می گیرد. هرچند این روزهای علی و خانواده اش کمی آرام شده است اما روزهای سخت هنوز از یادشان نرفته است.
مادر با صبوری از روزهای سخت پر از بوی عفونت می گوید:” پانسمان زخم های علی دردناک ترین کاری بود که در طول زندگی ام انجام داده بودم . بوی عفونت از یک سو و دیدن دردی که سرم می کشد از سوی دیگر توان را از من گرفته بود. بارها پیش خودم آرزوی مرگ کردم اما باز هم به این فکر کردم که شاید حکمتی در کار بوده است. “
علی تا ساعت هفت بعدازظهر روز ۲۵ خرداد در خانه بوده . خودش می گوید:” تا ساعت هفت صبر کردم اما دلم طاقت نیاورد و به همراه برادرم به میدان آزادی رفتیم. چند نفر جلوی چشممان روبروی پایگاه بسیج مجروح و حتی کشته شدند . من هرگز تصور نمی کردم که این اتفا ق برای من هم بیفتد. به کمک دیگر مجروح ها رفته بودم که از بالای ساختمان به طرف من شلیک شد و من دیگر چیزی نفهمیدم .”
علی هم از کاری که کرده پشیمان نیست:” راستش را بخواهید پشیمان نیستم که چرا این بلا سر من آمده است چرا که این حادثه ای است که سر خیلی ها آمده است اما زمان هایی که پزشکان از بهبودی من قطع امید کردند بارها پیش خودم آرزوی مرگ کردم . نه از این بابت که احتمال دارد پای راست مرا قطع کنند بلکه به این خاطر که می بینم که پدر،مادر و برادرانم این قدر عذاب می کشند و با دیدن ناراحتی آنها چنان غمی در دلم می نشیند که نمی توانم بیان کنم.”
او نشانی یکی دیگر از مجروحانی را می دهد که شرایطش بدتر از همه است . او در روز ۲۵ خرداد ماه سه گلوله خورده است. قطع نخاع کامل شده است و توان حرکتی در هیچ یک از اندامش وجود ندارد و تنها دهانش کار می کند آن هم برای خوردن یک غذای آبکی و مایعات و به قول علی تنها چیزی که برایش مانده قدرت اندیشیدن و فکر کردن است .
این ها تنها روایت نمونه هایی از زندگی کسانی است که جان شان در وقایع بعد از انتخابات به خطر افتاده است. هرچند آماری از تعداد مجروحان وجود ندارد اما هر یک از این خانواده ها از مشاهداتشان در دادگاهها و بیمارستان ها گفتند که ظاهرا حاکی از وجود بسیار زیاد مجروحانی است که از ترس نیروهای امنیتی، خانواده هایشان ترجیح داده اند سکوت کنند. اما به راستی در این یک ساله چه بر آنها و خانواده هایشان آمده است و چه کسی پاسخگوی این همه ظلم بر آنهاست؟

۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

نامه اداری منتشرشده در فارس از دفتر میرحسین ضبط شده بود

نامه ها ی اداری  ضبط شده از دفتر میر حسین موسوی در یک خبر گزاری دولتی منتشر شد. موضوعی که وابستگی این خبرگزاری ها را به نیروهای امنیتی روشن تر می کند.
به گزارش کلمه، در شهریور ماه امسال گروهی از نیروهای امنیتی با حمله به دفتر مهندس موسوی، اقدام به تفتیش و بازرسی از محل کرده و  وسایل موجود در دفتر از جمله کتابها، نشریات و اوراق موجود در دفتر را نیز با خود بردند. البته چند روز پس از این حمله یکی از رسانه های وابسته به محافظه کاران مدعی شد از دفتر موسوی سرقت شده است.
نیروهای امنیتی در این حمله که برای محدود کردن فعالیت روزمره دفتر بود کامپیوترهای موجود در دفتر موسوی را نیز جمع‌آوری کردند.
اما به تازگی در اقدامی عجیب خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران (فارس) یکی از این اوراق به سرقت رفته را منتشر کرده است. برگه ای که دعوت نامه ای معمولی برای شرکت در یکی از جلسات رسمی مجمع تشخیص مصلحت نظام از میر حسین موسوی بوده است، که از سوی این خبر گزاری به عنوان سندی عجیب و افشای یکی از تخلفات مجمع تشخیص مصلحت نظام تلقی شده است.
این در حالی است که میرحسین موسوی همچنان عضو رسمی این مجمع هم محسوب می شود، اما خود از حضور در این جلسات خودداری کرده است.
به نظر می رسد این دعوت نامه ها هم هنگام دستبرد و حمله نهادهای امنیتی به دفتر میر حسین به همراه دیگر وسایل شخصی دفتر او ضبط و اکنون در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته، تا انتشار یابد. اقدم این خبرگزاری وابستگی هر چه بیشتر آنها را به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی برای مردم روشن می کند.
خبرگزاری فارس ضمن انتشار این دعوت نامه از میر حسین موسوی برای شرکت در یکی از جلسات مجمع نوشته است: دبیر کمیسیون علمی، فرهنگی و اجتماعی مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه‌ای از میرحسین موسوی برای حضور در جلسه مورخ ۲۷ شهریور ۸۹ این مجمع دعوت به عمل آورده بود. دعوتی که حسب نظر رئیس مجمع صورت ‌گرفته است. همچنین آنها نوشته اند پیش از این نیز از موسوی برای حضور در جلسات هیئت مؤسس دانشگاه آزاد دعوت به عمل آمده بود.
مشخص نیست که انتشار خبر دعوت از یکی از اعضای رسمی مجمع تشخیص مصلحت نظام در جلساتی که او به میل خود در آنها شرکت نکرده با چه هدفی صورت می گیرد؟ آیا هدف این رسانه ها چیزی جز افزایش فشارها بر میرحسین موسوی و با اهمیت نشان دادن نامه های ساده ای است که به دفتر وی ارسال شده اما حالا و پس از هجوم نیروهای امنیتی سر از سایتهای خبری وابسته به نیروهای امنیتی در آورده است؟ آنها این بار چه سناریوی جدیدی را در سر می پروانند؟
 لینک موضوع در فارس:http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8907061841

آیا چاره ای جز این داریم؟

۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

بیکاری جوانان کم نشد بیشتر هم شد

سند اشتغال جوانان در حالی در برنامه چهارم به فراموشی سپرده شد که بررسی نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله (گروه سنی دارای نرخ بیکاری بالا) حاکی است در بهار امسال ۲۰٫۴ درصد این گروه سنی بیکار بوده اند اما طبق برنامه می بایست این نرخ بیکاری به ۱۲٫۵ درصد می رسید.
به گزارش مهر، سند اشتغال جوانان در اواخر سال ۸۳ و پیش از تدوین برنامه چهارم توسعه نوشته شد تا در برنامه توسعه مد نظر قرار گرفته و بر مبنای آن عمل شود. این سند توسط شورایعالی جوانان بررسی و به تصویب رسید اولین و مهمترین سند و برنامه عمل راهبردی ملی در حوزه اشتغال بیکاری جوانان بود که در برنامه چهارم توسعه از آن غفلت شد.
در حال حاضر نرخ بیکاری در رده سنی ۱۵ تا ۲۹ سال حدودا دو برابر نرخ بیکاری است که در برنامه چهارم به عنوان هدف سند اشتغال جوانان پیش بینی شده بود. اگر چه در تمامی دنیا و حتی کشورهای پیشرفته تعداد جمعیت بیکاران جوان نسبت به رقم عمومی بیکاری آن کشور بالاتر است ولی این اختلاف رقم در ایران بسیار بالاتر و نگران کننده است. بر اساس استانداردهای بین المللی، نرخ بیکاری جوانان به نرخ بیکاری کل کشور باید ۵/۱ برابر باشد در صورتی که در شرایط فعلی این نرخ در کشورمان بیش از دو برابر است. در واقع افزایش جمعیت جوان موجب رشد قابل توجه عرضه نیروی کار در کشور شده که با رشد ناچیز تقاضای جذب نیروی کار بر عمق مشکلات اشتغال افزوده است به نحوی که در حال حاضر ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار جوان واجد شرایط برای اشتغال در کشور وجود دارد.
افزایش نرخ بیکاری جوانان برخلاف اهداف سند اشتغال
گزارش مرکز آمار ایران درباره نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله در سال گذشته نشان می‌دهد که ۲۴٫۷ درصد از فعالان این گروه سنی بیکار بوده‌اند. همچنین تغییرات نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ نشان می‌دهد که این نرخ نسبت به سال ۱۳۸۷معادل ۱٫۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
بررسی نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ( گروه سنی دارای نرخ بیکاری بالا) حاکی است در بهار سالجاری ۴/۲۰ درصد از فعالان این گروه سنی بیکار بوده اند که نسبت به بهار سال گذشته این نرخ ۸/۱ درصد افزایش یافته است.
بیکاری در سنین پایین در وضعیت حادتری است
طبق گفته های معاون طرح های آماری مرکز آمار ایران در تابستان ۸۵، نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال ۹/۲۰ درصد بوده که این میزان در تابستان ۸۶ به ۶/۲۰ درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال در تابستان ۸۵ به میزان ۷/۱۸ درصد رسیده و در تابستان ۸۶ به ۸/۱۸ درصد ارتقا یافته است.
محاسبات انجام شده در زمینه شاخص‌های اشتغال و بیکاری جوانان نشانگر این است که در سال ۱۳۸۴نرخ بیکاری جمعیت جوان کشور ۵/۲۰ درصد بود. نرخ بیکاری جوانان در سال ۱۳۸۵ در گروه سنی ۱۹-۱۵ ساله، ۹/۳۲ درصد، در گروه سنی ۲۴-۲۰ ساله، ۴/۲۶ درصد و در گروه سنی ۲۹-۲۵، ساله ۹/۱۴ درصد بوده است که به وضوح، حاد بودن مشکل بیکاری جوانان را در گروه‌های سنی پایین‌تر که تجربه، مهارت و سواد کمتری دارند مشخص می‌کند.
در سند اشتغال جوانان اولویت برنامه اشتغال برای جوانان ۱۹-۱۵ ساله کارآفرینی و تقویت آن، برای جوانان ۲۴-۲۰ ساله توانمندسازی و گسترش دوره های کارورزی تخصصی و برای جوانان ۲۹-۲۵ ساله ایجاد فرصت های شغلی پیش بینی شده بود.
در این سند اشتغال ظرفیت سازی در تولید و اشتغال با رویکرد استفاده حداکثری از فرصتها، شفاف سازی بازار کار جوانان با رویکرد کاریابی و ‌اطلاع رسانی، فرهنگ سازی و اصلاح نگرش با رویکرد نهادینه کردن اخلاق کار در جوانان، توانمند سازی جوانان با رویکرد ارتقاء دانش و مهارت، ایجاد فرصتهای برابر شغلی برای جوانان با رویکرد عدالت جنسیتی و منطقه ای، افزایش انگیزه کارآفرینی در جوانان با رویکرد بسترسازی و اصلاح قوانین کار و تامین اجتماعی با رویکرد ارتقای انعطاف پذیری و کاهش هزینه استفاده از نیروی کار جوان به عنوان راهکارهایی برای توسعه اشتغال جوانان پیش بینی شده بود.
بر اساس سند باید سالانه ۷۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد می شد
جوان محوری در ایجاد فرصت های شغلی برابر ، متناسب سازی آموزش ها و مهارتها، تسهیل سازی قوانین و مقررات ناظر بر بازار کار، ارتقای فرهنگ و اخلاق کار و کارآفرینی، گسترش بخش خدمات مدرن بدلیل اشتغالزایی قابل توجه این بخش مانند تولید نرم افزار و فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، تشکیل صندوق سرمایه گذاری اشتغال جوانان، فراهم کردن زمینه اجرایی اعزام نیروی کار جوانان ۲۹-۲۰ ساله به خارج از کشور به میزان حداقل پنج درصد فرصت های شغلی داخل کشور و عملیاتی کردن تجارت الکترونیک در حوزه جوانان از برنامه های اجرایی پیش بینی شده در سند اشتغال جوانان است.
در سند اشتغال جوانان مصوب شورایعالی جوانان آمده بود که جمعیت بیکار جوان کشور از حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۸۳ به یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۸۸ برسد.
همچنین پیش بینی شده بود در صورت اجرای این برنامه نرخ بیکاری جوانان از ۸/۲۵ درصد در سال ۸۳ به ۵/۱۲ درصد برسد و سالیانه به طور متوسط حدود ۷۰۰ هزار فرصت شغلی برای جوانان ایجاد شود و ۵۰ هزار جوان تحت پوشش برنامه ویژه اشتغال در طول سالهای برنامه قرار گیرند.
شاخص واحد اندازه گیری سال ۱۳۸۳(سال پایه) سال ۱۳۸۴ (اول برنامه) سال ۱۳۸۸ (سال آخر برنامه)
جمعیت جوان میلیون نفر ۲۳/۶ ۲۴/۱ ۲۴/۳
جمعیت فعال میلیون نفر ۹/۹ ۱۰/۴ ۱۲/۵
نسبت جمعیت جوان به جمعیت فعال درصد ۴۱/۸ ۴۳/۲ ۵۱/۳
متوسط سالیانه فرصتهای شغلی کل کشور هزار نفر - ۸۹۶/۶ ۸۹۶/۶
متوسط سالیانه فرصتهای شغلی جوانان هزار نفر - ۷۱۷ ۷۱۷
جمعیت جوان بیکار هزار نفر ۲۵۴۵ ۲۴۰۴ ۱۵۵۸
نرخ بیکاری جوانان درصد ۲۵/۸ ۲۳/۱ ۱۲/۵
جوانان تحت پوشش برنامه ویژه اشتغال در طول سالهای برنامه هزار نفر - ۵۰ ۵۰
رحیم عبادی رئیس اسبق سازمان ملی جوانان با بیان اینکه باید ۵۰ درصد فرصتهای شغلی به جوانان گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال در طول برنامه چهارم و با تصویب شورایعالی جوانان اختصاص پیدا می کرد گفت: بر اساس ایجاد این ظرفیت، پیش‎بینی شد در طول برنامه چهارم سالانه ۴۴۸ هزار شغل و در مجموع تا سال ۸۸، تعداد دو میلیون و ۲۴۱ هزار و ۶۵۰ شغل به جوانان اختصاص ‎یابد که در صورت تحقق این ظرفیت، نرخ بیکاری جوانان تا پایان برنامه چهارم توسعه به ۳/۱۷ درصد و نرخ مشارکت آنها از ۴۱ درصد به ۴۸ درصد می رسید.
وی با بیان این که ۳۳ درصد فرصت‎های شغلی یعنی یک میلیون و ۳۵۰ هزار شغل، در طول برنامه سوم توسعه به جوانان اختصاص یافته بود، افزود: نرخ رشد جوانان در طول برنامه سوم توسعه با ۸/۴ درصد بالاترین نرخ رشد جمعیت در تاریخ کشور بوده که در طی این سالها میانه سنی از ۵/۱۹ سال در سال ۷۵ به بیش از ۲۲ سال رسیده بود.
وزارت کار مجری، سازمان ملی جوانان ناظر
در این برنامه مسئولیت برنامه ریزی ، سیاست گذاری و محل تمرکز و تقسیم بودجه های اجرایی سند اشتغال جوانان به سازمان ملی جوانان واگذار شد و وزارت کار نیز به عنوان مجری تعیین شده بود اما در طول این سالها که سند اشتغال جوانان به اجرا درنیامد دستگاه ناظر یعنی سازمان ملی جوانان نیز مسئولیت خود را در این بخش به فراموشی سپرد.
مسئولان این سازمان معتقدند سازمان ملی جوانان متولی مسایلی است که برای آن مسئول مستقیمی وجود ندارد مانند ازدواج و بحث هویت جوانان ولی در موضوعاتی که در کشور دارای متولی و دستگاه اجرایی است مانند بیکاری این سازمان مسئولیتی ندارد

بیکاری جوانان کم نشد بیشتر هم شد

سند اشتغال جوانان در حالی در برنامه چهارم به فراموشی سپرده شد که بررسی نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله (گروه سنی دارای نرخ بیکاری بالا) حاکی است در بهار امسال ۲۰٫۴ درصد این گروه سنی بیکار بوده اند اما طبق برنامه می بایست این نرخ بیکاری به ۱۲٫۵ درصد می رسید.
به گزارش مهر، سند اشتغال جوانان در اواخر سال ۸۳ و پیش از تدوین برنامه چهارم توسعه نوشته شد تا در برنامه توسعه مد نظر قرار گرفته و بر مبنای آن عمل شود. این سند توسط شورایعالی جوانان بررسی و به تصویب رسید اولین و مهمترین سند و برنامه عمل راهبردی ملی در حوزه اشتغال بیکاری جوانان بود که در برنامه چهارم توسعه از آن غفلت شد.
در حال حاضر نرخ بیکاری در رده سنی ۱۵ تا ۲۹ سال حدودا دو برابر نرخ بیکاری است که در برنامه چهارم به عنوان هدف سند اشتغال جوانان پیش بینی شده بود. اگر چه در تمامی دنیا و حتی کشورهای پیشرفته تعداد جمعیت بیکاران جوان نسبت به رقم عمومی بیکاری آن کشور بالاتر است ولی این اختلاف رقم در ایران بسیار بالاتر و نگران کننده است. بر اساس استانداردهای بین المللی، نرخ بیکاری جوانان به نرخ بیکاری کل کشور باید ۵/۱ برابر باشد در صورتی که در شرایط فعلی این نرخ در کشورمان بیش از دو برابر است. در واقع افزایش جمعیت جوان موجب رشد قابل توجه عرضه نیروی کار در کشور شده که با رشد ناچیز تقاضای جذب نیروی کار بر عمق مشکلات اشتغال افزوده است به نحوی که در حال حاضر ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار جوان واجد شرایط برای اشتغال در کشور وجود دارد.
افزایش نرخ بیکاری جوانان برخلاف اهداف سند اشتغال
گزارش مرکز آمار ایران درباره نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله در سال گذشته نشان می‌دهد که ۲۴٫۷ درصد از فعالان این گروه سنی بیکار بوده‌اند. همچنین تغییرات نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ نشان می‌دهد که این نرخ نسبت به سال ۱۳۸۷معادل ۱٫۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
بررسی نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ( گروه سنی دارای نرخ بیکاری بالا) حاکی است در بهار سالجاری ۴/۲۰ درصد از فعالان این گروه سنی بیکار بوده اند که نسبت به بهار سال گذشته این نرخ ۸/۱ درصد افزایش یافته است.
بیکاری در سنین پایین در وضعیت حادتری است
طبق گفته های معاون طرح های آماری مرکز آمار ایران در تابستان ۸۵، نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال ۹/۲۰ درصد بوده که این میزان در تابستان ۸۶ به ۶/۲۰ درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال در تابستان ۸۵ به میزان ۷/۱۸ درصد رسیده و در تابستان ۸۶ به ۸/۱۸ درصد ارتقا یافته است.
محاسبات انجام شده در زمینه شاخص‌های اشتغال و بیکاری جوانان نشانگر این است که در سال ۱۳۸۴نرخ بیکاری جمعیت جوان کشور ۵/۲۰ درصد بود. نرخ بیکاری جوانان در سال ۱۳۸۵ در گروه سنی ۱۹-۱۵ ساله، ۹/۳۲ درصد، در گروه سنی ۲۴-۲۰ ساله، ۴/۲۶ درصد و در گروه سنی ۲۹-۲۵، ساله ۹/۱۴ درصد بوده است که به وضوح، حاد بودن مشکل بیکاری جوانان را در گروه‌های سنی پایین‌تر که تجربه، مهارت و سواد کمتری دارند مشخص می‌کند.
در سند اشتغال جوانان اولویت برنامه اشتغال برای جوانان ۱۹-۱۵ ساله کارآفرینی و تقویت آن، برای جوانان ۲۴-۲۰ ساله توانمندسازی و گسترش دوره های کارورزی تخصصی و برای جوانان ۲۹-۲۵ ساله ایجاد فرصت های شغلی پیش بینی شده بود.
در این سند اشتغال ظرفیت سازی در تولید و اشتغال با رویکرد استفاده حداکثری از فرصتها، شفاف سازی بازار کار جوانان با رویکرد کاریابی و ‌اطلاع رسانی، فرهنگ سازی و اصلاح نگرش با رویکرد نهادینه کردن اخلاق کار در جوانان، توانمند سازی جوانان با رویکرد ارتقاء دانش و مهارت، ایجاد فرصتهای برابر شغلی برای جوانان با رویکرد عدالت جنسیتی و منطقه ای، افزایش انگیزه کارآفرینی در جوانان با رویکرد بسترسازی و اصلاح قوانین کار و تامین اجتماعی با رویکرد ارتقای انعطاف پذیری و کاهش هزینه استفاده از نیروی کار جوان به عنوان راهکارهایی برای توسعه اشتغال جوانان پیش بینی شده بود.
بر اساس سند باید سالانه ۷۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد می شد
جوان محوری در ایجاد فرصت های شغلی برابر ، متناسب سازی آموزش ها و مهارتها، تسهیل سازی قوانین و مقررات ناظر بر بازار کار، ارتقای فرهنگ و اخلاق کار و کارآفرینی، گسترش بخش خدمات مدرن بدلیل اشتغالزایی قابل توجه این بخش مانند تولید نرم افزار و فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، تشکیل صندوق سرمایه گذاری اشتغال جوانان، فراهم کردن زمینه اجرایی اعزام نیروی کار جوانان ۲۹-۲۰ ساله به خارج از کشور به میزان حداقل پنج درصد فرصت های شغلی داخل کشور و عملیاتی کردن تجارت الکترونیک در حوزه جوانان از برنامه های اجرایی پیش بینی شده در سند اشتغال جوانان است.
در سند اشتغال جوانان مصوب شورایعالی جوانان آمده بود که جمعیت بیکار جوان کشور از حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۸۳ به یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۸۸ برسد.
همچنین پیش بینی شده بود در صورت اجرای این برنامه نرخ بیکاری جوانان از ۸/۲۵ درصد در سال ۸۳ به ۵/۱۲ درصد برسد و سالیانه به طور متوسط حدود ۷۰۰ هزار فرصت شغلی برای جوانان ایجاد شود و ۵۰ هزار جوان تحت پوشش برنامه ویژه اشتغال در طول سالهای برنامه قرار گیرند.
شاخص واحد اندازه گیری سال ۱۳۸۳(سال پایه) سال ۱۳۸۴ (اول برنامه) سال ۱۳۸۸ (سال آخر برنامه)
جمعیت جوان میلیون نفر ۲۳/۶ ۲۴/۱ ۲۴/۳
جمعیت فعال میلیون نفر ۹/۹ ۱۰/۴ ۱۲/۵
نسبت جمعیت جوان به جمعیت فعال درصد ۴۱/۸ ۴۳/۲ ۵۱/۳
متوسط سالیانه فرصتهای شغلی کل کشور هزار نفر - ۸۹۶/۶ ۸۹۶/۶
متوسط سالیانه فرصتهای شغلی جوانان هزار نفر - ۷۱۷ ۷۱۷
جمعیت جوان بیکار هزار نفر ۲۵۴۵ ۲۴۰۴ ۱۵۵۸
نرخ بیکاری جوانان درصد ۲۵/۸ ۲۳/۱ ۱۲/۵
جوانان تحت پوشش برنامه ویژه اشتغال در طول سالهای برنامه هزار نفر - ۵۰ ۵۰
رحیم عبادی رئیس اسبق سازمان ملی جوانان با بیان اینکه باید ۵۰ درصد فرصتهای شغلی به جوانان گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال در طول برنامه چهارم و با تصویب شورایعالی جوانان اختصاص پیدا می کرد گفت: بر اساس ایجاد این ظرفیت، پیش‎بینی شد در طول برنامه چهارم سالانه ۴۴۸ هزار شغل و در مجموع تا سال ۸۸، تعداد دو میلیون و ۲۴۱ هزار و ۶۵۰ شغل به جوانان اختصاص ‎یابد که در صورت تحقق این ظرفیت، نرخ بیکاری جوانان تا پایان برنامه چهارم توسعه به ۳/۱۷ درصد و نرخ مشارکت آنها از ۴۱ درصد به ۴۸ درصد می رسید.
وی با بیان این که ۳۳ درصد فرصت‎های شغلی یعنی یک میلیون و ۳۵۰ هزار شغل، در طول برنامه سوم توسعه به جوانان اختصاص یافته بود، افزود: نرخ رشد جوانان در طول برنامه سوم توسعه با ۸/۴ درصد بالاترین نرخ رشد جمعیت در تاریخ کشور بوده که در طی این سالها میانه سنی از ۵/۱۹ سال در سال ۷۵ به بیش از ۲۲ سال رسیده بود.
وزارت کار مجری، سازمان ملی جوانان ناظر
در این برنامه مسئولیت برنامه ریزی ، سیاست گذاری و محل تمرکز و تقسیم بودجه های اجرایی سند اشتغال جوانان به سازمان ملی جوانان واگذار شد و وزارت کار نیز به عنوان مجری تعیین شده بود اما در طول این سالها که سند اشتغال جوانان به اجرا درنیامد دستگاه ناظر یعنی سازمان ملی جوانان نیز مسئولیت خود را در این بخش به فراموشی سپرد.
مسئولان این سازمان معتقدند سازمان ملی جوانان متولی مسایلی است که برای آن مسئول مستقیمی وجود ندارد مانند ازدواج و بحث هویت جوانان ولی در موضوعاتی که در کشور دارای متولی و دستگاه اجرایی است مانند بیکاری این سازمان مسئولیتی ندارد

 
Powered by Blogger